مادر دوستت دارم
گفتم :مادر ! گفت :جانم ! گفتم : درد دارم ... گفت : دردت به جانم ! گفتم : گرسنه ام ... گفت : بخور از سهم نانم ... گفتم : کجا بخوابم ؟! گفت : روی چشمانم ... اما یکبار نگفتم :من خوبم ...من شادم... همیشه از درد و رنج گفتم... به سلامتی مادر... به خاطر اینکه هیجوقت نگفت :من ... گفت : بچه هام... به سلامتی مادر ... واسه اینکه دیوارش از همه کوتاهتره ... برای سلامتیش صلوات ...
19:22